سلام سلام

از همه خوانندگان عزیز خواهش میکنم قبل از قضاوت در مورد مطالب تا آخرش رو بخونند.
نظر هم فراموش نشه.

۱۳۹۰ تیر ۱, چهارشنبه

انسان‌سازي راه ممكن و ممتنع

هاشم صباغيان
اگر جامعه ايران در 50 سال اخیر را بررسی کنیم یکی از مهمترین مشکلات آن این بوده که در جهت انسان‌سازی، کم پیش رفته‌ایم. حتی در دوران حکومت دکتر مصدق هم نیروهای پابرجا و معتقد به نهضت‌ملی ساخته نشد و درنتیجه به آساني توانستند حکومت دکتر مصدق را ساقط کنند، پس از انقلاب این روند باز هم ضعیف‌تر شد.
برای رشد انسان، آزادی‌های موجود در چارچوب قانون‌اساسی نياز است. برای ساخته‌شدن انسان نيز نیاز به نهادهایی همچون احزاب است و انسان‌ها در ارتباط با این نهادها ساخته شوند، اگرچه متأسفانه می‌بینیم اين امكانات برای احزاب فراهم نیست، براي نمونه نهضت‌آزادی و دیگر احزاب ملی می‌خواستند با تمام وجود در راستای منافع ملی کار کنند و در ساخت انسان نقش داشته باشند، اما از آن ممانعت می‌شد. سران نهضت با وجود فشارهای فراوان همواره در كشور مانده‌اند و به این مرز و بوم تعهد داشته‌اند و به سرنوشت ایران علاقه‌مند بودند و مشکلات زیادی برای این علاقه تحمل کرده‌اند. این مشکلات و فشارها اعم از زندان، آزار و اذیت در حالی اعمال می‌شد که ما از همان ابتدا هم به حرکت در چارچوب قانون معتقد بودیم و ذره‌ای از این اعتقاد عدول نداشته‌ایم، با این وجود حتی یک روزنامه هم نداشتیم؛ تنها روزنامه «میزان» که آن هم یک روزنامه مستقل بود و تنها 9 ماه دوام آورد و آن را تحمل كردند، تحلیل های این روزنامه حتی برای امروز جامعه هم مهم است.
به نظر من امروز هم بايد انسان‌سازی کرد و همواره باید برای ایران و منافع آن نگران بود. گاهی این منافع به خطر افتاده است، براي نمونه اين پرسش مطرح است كه سهم ما از دریای خزر در مقایسه با سال‌های پيش چه تغییری کرده است؟ و یا اینکه بهره‌برداری ما  و کشور قطر از سفره‌های مشترک نفتی در خلیج‌فارس متناسب نیست و آنها بیش از ما برداشت می‌کنند.
اما بر سر راه انسان‌سازی موانعی است که نباید در مواجهه با آنها مأیوس شد و بايد باز هم در حوزه‌های ممکن انسان‌سازي ‌كرد؛ يكي از اين حوزه‌هاي ممكن «مدرسه‌سازی» است. باید مدرسه ساخت و آن را اداره کرد. انجمن‌اسلامی مهندسین به ابتکار مهندس بازرگان، هنرستان کارآموز را بنیان نهاد که این هنرستان سالانه حدود 100 نیرو که هم حرفه می‌داند و هم اخلاق و منش اسلامی دارد را تحویل جامعه داده است. البته چون روی اين مسائل سرمایه‌گذاری نشده است، مردم چندان از آن استقبال نمی‌کنند، اما اگر  روي آن كار شود، استقبال مردم را هم در پي خواهد داشت. کلاس‌های مختلف آموزش اعم از قرآن یا علوم یا حرفه‌های مختلف نیز از ديگر اشکال انسان‌سازی است که هر انسان می‌تواند با توجه به امکاناتی که دارد به آن بپردازد. ما واحد خانواده را کوچک تلقی می‌کنیم، درحالی‌که می‌توان در همان بستر خانواده و میهمانی‌های خانوادگی، یک برنامه آموزشی را محور قرار داد، مثلاً در آن جلسه، قرآن کار کنند یا اگر می‌توانند کامپیوتر آموزش دهند و یا هر آموزش دیگری که به آن علاقه دارند و برایشان مفید است و يا مي‌توان روی خطبه‌های نهج‌البلاغه كار كرد و از كارشناساني استفاده كرد كه سال‌هاست  در اين زمينه پژوهش مي‌كنند؛ این قبیل کارها می‌تواند گوشه‌ای از مسائل جامعه ما را حل کند. در حال حاضر جامعه به‌سوي انسان‌سازی پیش نمی‌رود، چرا که در جامعه ما زیست سالم و حركت در مسير انسان‌سازي دشوار است.
در این مورد مي‌توان به وضعیت کارمندان اشاره کرد. به نظر من کارمندان و حقوق‌بگیراني كه زيست سالم دارند، از محروم‌ترین اقشار جامعه‌اند، چه آنها که هنوز شاغلند و چه آنان که بازنشسته‌اند، بویژه بازنشستگاني که معمولاً خانواده‌شان گسترده شده و بچه‌هایشان بزرگ شدند، اگر چنين فردي از رانت و امکانات قبلی استفاده نکرده باشد، با درآمدهای معمول از پس زندگی برنمی‌آید. برخی از افزایش دستمزدها که گفته مي‌شود بسیار ناچیز است، براي نمونه می‌گویند 6 درصد عیدی را افزایش داده‌اند، این رقم یعنی عیدی 300هزار تومانی یک کارمند، 18 هزار تومان افزایش می‌یابد که عملاً ناچیز است.
همه اين عوامل روند انسان‌سازی را در جامعه مختل می‌کند، اما نكته مهم اين است كه باوجود همه مشكلات گفته شده نباید ناامید شد.

0 نظرات: