سلام سلام

از همه خوانندگان عزیز خواهش میکنم قبل از قضاوت در مورد مطالب تا آخرش رو بخونند.
نظر هم فراموش نشه.

۱۳۹۰ تیر ۴, شنبه

معناي لغوي واژه «سكولاريسم» و تعريف آن

دکتر سروش و آیت الله العظمی منتظری

در فارسي ترجمه معيني ندارد، چند نوع ترجمه براي آن پيشنهاد كرده‌اند، اما هيچ‌كدام آن طور كه بايد و شايد جا نيفتاده است، اما ما همچنان خود واژه سكولار را به كار مي‌بريم، البته معادل‌هايي مثل «گيتي‌گرايي» يا «دنياگرايي» را پيشنهاد كرده‌اند.



عرب‌ها به جاي سكولاريسم كلمه «علمانيت» را گذاشتند، در آن هم اختلاف است كه آيا اين كلمه را بايد به فتح «عين» (عَلمانيت) يا به كسر آن (عِلمانيت). اگر به كسر عين بخوانيم از كلمه علم مي‌آيد و تقريباً به معناي علمي كردن است، گويي اتفاقي كه در سكولاريسم مي‌افتد اين است كه انديشه‌ها علمي بشوند و نگاه آدمي به جهان و به پديده‌هاي جهان علمي بشود. اما اگر به فتح عين بخوانيم از عامل مي‌آيد، يعني «عالمي كردن» و «دنيايي كردن» كه معادل با همان «گيتي‌گرايي» در زبان فارسي است.



گويي عَلمانيت يعني اينكه نگاه‌ها از آسمان فقط به زمين دوخته مي‌شود، از غيب برداشته شود و به عالم شهادت معطوف بشود، و از خدا گرفته شود و فقط به اين دنيا خلاصه و منحصر شود، عالم كبير، عالم غيب، عالم ماوراي طبيعت همه فراموش شوند و پس پشت افكنده شوند و فقط اين جهان مادي محسوس ملموس مورد توجه و مطالعه و نظر شخص قرار بگيرند. اين معناي عَلمانيت است، اگر اين معنا را هم در نظر بگيريم، باز با كلمه «سكولاريسم» تناسب و تطابق زيادي دارد، البته عموم عرب‌ها معتقدند كه همان عِلمانيت به كسر عين درست‌تر است. در مغرب زمين نيز معناي كاملاً روشن از سكولاريسم در دست نيست. اما در اصطلاح كنوني ادبيات فلسفي و عقلاني مغرب زمين به معناي اهل اين زمان و اين دوران و اين مرتبه از وجود بودن است.

0 نظرات: