|
وب سایتی است خبری تحلیلی که به موضوعات متنوعی در علوم انسانی و اجتماعی می پردازد به امید آگاهی بیشتر ایرانیان
۱۳۹۰ مهر ۶, چهارشنبه
«مهرنامه» پانزدهم منتشر شد
۱۳۹۰ شهریور ۱۱, جمعه
درسي از ديروز، براي امروز و فردا
لطفالله ميثمي
گزاره اول: در آستانه دهمين انتخابات رياستجمهوري در خرداد ماه 1388، مناظرهاي تلويزيوني بين آقاي دكتراحمدينژاد و مهندس ميرحسين موسوي رخ داد. هر دو، كانديداي رياستجمهوري بودند كه صلاحيتشان توسط شوراينگهبان تأييد شده بود.
آقاي احمدينژاد با زير پا گذاشتن اخلاق، پروندهاي كه در آن عكس همسر مهندس موسوي بود را به ايشان نشان داد، تا با ديدن آن پرونده مهندس موسوي نگران شود. آقاي احمدينژاد با آن «بگم بگم» معروف خود سعي كرد رقيب خود را بترساند تا او كوتاه بيايد. مهندس موسوي از مقامات علمي همسر خود دفاع جانانهاي كرد و ترفند آقاي احمدينژاد به يك روانشناسي معكوس تبديل و به زيان آقاي احمدينژاد تمام شد.
مهندس موسوي كه در سخنرانيهاي خود و مناظرههاي تلويزيوني از اقتصاد ملي در برابر واردات بيرويه دفاع ميكرد، پس از اين برخورد غيراخلاقي رقيب خود ناگهان به جوهر استبداد در تاريخ معاصر ما اشاره كرد و گفت من آمدهام تا با پروندهسازي، يعني وارونه نشاندادن و تحريف حقايق مبارزه كنم.
آقاي احمدينژاد بدون استناد به حكم قضايي، رياست نهاد خبرگان رهبري و رئيس نهاد تشخيص مصلحت نظام و همچنين رئيس كل بازرسي نهاد ولايت فقيه را دزد خطاب كرد و تلاش كرد با اين پروندهسازيها رقيب خود را از عرصه رقابت بيرون كند.
مردم ايران كه با شوري بينظير اين انتخابات را دنبال ميكردند، توقع داشتند به دليل زير پا گذاشتن عنصر اخلاق و اتهامزني بدون حكم قضايي و محكومكردن انگزدن و برچسبزدن، مقام رهبري انتخابات را به تعويق ميانداختند تا فضاي تنشزا به فضاي تنشزدا تبديل شود.
همه ميدانيم كه اخلاق سرلوحه دين است و به قول حكيم ابوالقاسم فردوسي «بهجز راستي كس نجويد زدين» و دروغ و تحريف حقايق گناه بزرگي است و پيامد بدي بر آن مترتب است. وقتي آقاي هاشمي رفسنجاني در برابر 50 ميليون بيننده ايراني متهم شد، ايشان طي نامهاي به مقام رهبري پيشبينيهايي كرد كه بيشتر آن پيشبينيها تحقق يافت و درخواست كرد ديگراني كه متهم شدهاند نيز بتوانند در تداوم مناظرههاي تلويزيوني از خود دفاع كنند كه به نظر من اين كار كمهزينهترين اقدام و مدني و قانونيترين كار بود، ولي در مقابل، آقاي هاشمي رفسنجاني ازسوي بسياري از مقامات و رسانههاي عمومي و برخي روزنامهنگاران متهم شد كه چرا به مقام رهبري نامهاي نوشته است. آنها سعي ميكردند ايشان را از سادهترين حق قانوني هر شهروند، يعني نامه نوشتن محروم كنند.
گزاره دوم: آقاي جوانفكر شخصيت نزديك و مشاور آقاي احمدينژاد و رئيس خبرگزاري جمهوري اسلامي ايران (ايرنا) طي مقالهاي در روزنامه ايران، در خرداد 1390، مخالفان آقاي احمدينژاد و مشايي را متهم كرده كه چرا بدون حكم دادگاه، جرياني را «انحرافي» مينامند و از كجا معلوم شده كه اين جريان انحرافي است؛ آيا نظر سردبير يك روزنامه صبح است يا نظر سايتهاي مربوط به جناح خاصي است و يا...؟ آقاي جوانفكر پس از دو سال متوجه ميشوند كه انگزدن و برچسبزدن آن هم بدون استناد به حكم قضايي كاري نادرست است.
گزاره سوم: پيشنهاد ميشود كه مقام رهبري هرگونه عمل منافي اخلاق مانند انگزني، برچسبزني و تحريف حقايق از جانب هر گروه و جناحي را بهطور خاص محكوم كنند و اجازه ندهند اخلاق كه در رأس مسائل است، اينگونه پايمال شود.
در حال حاضر صالحترين، قانونيترين و كمهزينهترين كار اين است كه نمايندگان دو جناحي كه در حاكميت قرار دارند در يك مناظره تلويزيوني اختلافات خود را مطرح كنند تا مردم نيز بدانند بحث و اختلاف بر سر چيست.
جناحي، دولت و همكاران او را به رمالي متهم ميكنند و دولت در پاسخ ميگويد: «خوب، رمالها دستگير شدهاند، اجازه دهيد كارمان را بكنيم.» يا گفته ميشود: «دولت و همكاران او ساحر هستند»، كه در پاسخ گفته ميشود: «شما كه ايمانتان قويترست بياييد و اين سحر را باطل كنيد.»
اگر بحث بر سر انتخابات است، اگر بحث بر سر تقرب به امام زمان است يا بر سر رابطه با امريكاست (آيتالله جنتي هر سه اين موارد را در خطبه نمازجمعه از موارد اختلاف دانستهاند) بياييم اينها را در مناظرههاي تلويزيوني مطرح كنيم و اجازه بدهيم مردم هم بدانند اختلاف بر سر چيست؟ قانونگرايي و اصلاحطلبي ايجاب ميكند حل تضادها ـ هر چند تضادهاي حاكميت ـ از راه گفتوگو حل شود، نه از راه انگزدن، برچسبزدن و دعواهاي خياباني و...
۱۳۹۰ شهریور ۱۰, پنجشنبه
روشنفکر دینی ؛ پروژهء ناتمام
منبع ندای آزادی :
در این جلسه دکتر عبدالکریم سروش به ایراد سخنرانی پرداخت.
دکتر سروش در بخشی از سخنان خود گفت : " روشنفکری دینی یکی از گفتمانهای برآمده از انقلاب است. نمی گویم که چنین پدیده ای پیش از انقلاب موجودیت نداشت. این پدیده وجود داشت و خصوصا مرحوم دکتر علی شریعتی از نمادها و مصادیق مشخص و مبرز آن بود ولی این تعبیر یعنی روشنفکری دینی هنوز ساخته نشده بود و پس از انقلاب بود که این تعبیر پدید آمد و سکه رایج شد و مخالفان و موافقان خودش را هم پدید آورد و تا امروز همچنان کسانی هستند که اساسا با این واژه، با این تعبیر، با این ترکیب مسئله دارند و معتقدند که این دوتا با یکدیگر، مثل عسل و خربزه، نمی سازند."
طنز آخوندی:حضرت آقا 14 سال دیگر بماند ترتیب ماه مبارک را خواهد داد!
امسال هلال رمضان را یک روز دیرتر رویت کردند و عده ای اول ماه مبارک را به نیت آخر شعبان افطار کردند، جماعتی امروز با سوریه و ترکیه و بعضی از علمای قم و مشهد، همراه شدند و هلال شوال را زودتر رویت کرده و امروز را عید داشتند! این هم رمضان 28 روزه!
نقل است در زمان سید( ره) در نجف اشرف چنین شد که یک روز هلال رمضان را دیر رویت کردند و اول ماه مبارک را مومنین به نیت آخر شعبان خوردند و رمضان آن سال نیز تمام نبود و مومنین 28 روز روزه داشتند، رندی می گفت: " خدا حضرت آقا را 14 سال دیگر برای ما حفظ کند و سالی 2 روز کم کند، ترتیب رمضان را خواهد داد! ان شاءالله "
90/6/9 مهدی خزعلی
رسانهای که نمیآموزد
منبع :وب سایت عباس عبدی
بیش از ده سال است که صدا و سیما را نمیبینم. ولی روز گذشته (21 رمضان) به دلیلی مجبور شدم پس از سالها، یک برنامه خبری آن را ببینم، و یقین پیدا کردم که یکی از مهمترین عوامل در بروز وضعیت فعلی کشور، وجود چنین جعبهای به نام صدا و سیما است. برنامه خبری را برای اطلاع از حوادث لیبی دیدم، اما حدود 10 دقیقه اول آن اخبار مربوط به شب قدر بود. در حالی که این موضوع به لحاظ ویژگیهای خبری (و نه معنوی و الهی و...) که برای اصحاب رسانه آشنا است در سطح اهمیت خبری سقوط رژیم قذافی نبود و در بهترین حالت باید گزارش آن در اواخر برنامه خبری ارائه شود. این رویدادی بود که چگونگی وقوع آن از پیش معلوم است و هر سال سه شب انجام میشود و اتفاق غیرمنتظرهای هم در آن روی نداده است، جزو اخبار معمولی قرار میگیرد.
اشتراک در:
پستها (Atom)