- به نقل از وب سایت دکتر خز علی:
سنندج با سیمای شیخ مهدی دانشمند از طریق شبکه ماهواره ای " سلام " آشنا شدم، میزبان و علمای اهل سنت از سخنان او بسیار آزرده بودند، نقل قول ها قابل دفاع نبود !
کاک حسن می گفت: " مگر حق تعالی نفرموده که به بتهای مشرکین دشنام ندهید که آنان از روی دشمنی و نادانی به خدا دشنام ندهند." " ولا تسبوا الذین یدعون من دون الله فیسبوا الله عدوا بغیر علم-انعام - 108 " ما که برادران دینی شما هستیم، برای ما خلیفه دوم و چهارم هردو مورد احترامند.
کسانی از این سخنان آزرده بودندکه در میان اهل سنت به حب علی(ع) معروفند، امام شافعی که اشعارش زینت بخش حرم امیر مومنان علی علیه السلام می باشد در مدح مولا می گوید: " و مات الشافعی و لیس یدری علی ربه ام ربه الله " در این فضا اگر جاهلی نیز از اهل سنت مقابله به مثل کند و به ائمه معصومین علیهم السلام اسائه ادب نماید، چه آتشی به پا می شود و خشک و تر با هم می سوزند، سیره علوی چنین نبود، مولایمان نه تنها به غاصبین خلافت دشنام نمی داد بلکه برای حفظ اساس اسلام به آنها مشورت و کمک می داد، تا جایی که عمر ابن خطاب می گوید: " لو لا علی لهلک العمر"
به تهران بازگشتم، فیلم سخنرانی دانشمند را در سایتها دیدم، سخنانی سخیف و موهن بود، در چند دقیقه دهها بار الفاظ ناشایست " حرامزاده و ولدالزنا" را به کار می برد، او نه تنها خلیفه دوم اهل سنت را حرامزاده و ولدالزنا می خواندبلکه تمام سنی ها را حرامزاده دانسته و بر این روش اصرار و ابرام دارد و می گوید که تا آخر عمر فریاد می زند که سنی ها حرامزاده اند! او وحدت شیعه و سنی را نفی کرده و می گوید این طرح امام" قدس سره" و رهبری نبوده و نیست، این پیشنهاد فرد دیگری (آیت الله منتظری) بوده که سیلی فاطمه زهرا(س) را خورد و رفت پی کارش ! و باز می گوید: خطاب با دختر حاصل از زنای خود در حال حیض زنا می کند و عمر بوجود می آید و با آوردن دستهای خود به جلو که انگار دارد سند منگوله دار ملک شش دانگ را نشان می دهد ، با قیافه حق به جانبی می گوید : من سند نشانتان می دهم!! کسی نیست به این دانشمند جاهل بگوید آخر عزیز دل آقا، در حال حیض نطفه منعقد نمی شود و دیواره رحم در حال ریزش است و در ثانی تو آنشب کجا بودی، تو خبرداری که چه شبی فرزندان خود را ساخته ای که از شب کذا و کذا در 15 قرن پیش خبر می دهی؟ او که در حرامزاده شناسی ید طولایی دارد در پاسخ به نامه یک شیعه اثنی عشری یزدی که او را به واسطه ناسزا و اهانت به اهل سنت مورد حمله قرار داده بود می گوید: " برو ببین چه شیری خورده ای و چه لقمه ای پدرت به تو داده است، بروسری به پدر و مادر و کس و کارت بزن اشکالی در کار هست و حتماً حرامزاده ای که بخاطر سنی ها به آخوند شیعه و روضه خوان سید الشهداء توهین می کنی!"
من نیز قبل از نگارش جواب این دانشمند جاهل به پدر و مادر سر زدم، پدر را زاهدی دیدم که تهجد نیمه شبش هرگز ترک نشده است، حافظ قرآن و نهج البلاغه است و عاشق علی و فاطمه و یوسف زهراست، مادر از سلاله پاکان و نوه میرزای کلباسی است و آنقدر در رعایت لقمه حلال دقت داشت که یکبارنوبت آب همسایه به اشتباه و بازی کودکان پای درختان باغچه می رود تا آخر عمر از میوه آن درختان نمی خورد، از او و فرزندش کراماتی نقل است بی نظیر، آقای دانشمند؛ من شیر چنین شیر زنی را خورده ام، و پدرم ریالی از وجوهات امام زمان که تو ارتزاق می کنی در گلوی ما نریخته است ، ریالی از حقوق دولتی و شورای نگهبان به ما نداده است، ما با دسترنج معلمی، تدریس و تبلیغ بزرگ شده ایم، حال اجازه می خواهم تا پاسخ شما را بدهم.
او با استناد به فقه شیعه که اگر نماز طواف نساء را نخوانید همسرتان بر شما حرام می شود، با یک سفسطه و مغلطه نتیجه می گیرد چون سنی ها نماز طواف نساء نمی خوانند پس حرامزاده هستند!
بیاد روایتی از امام صادق علیه آلاف التحیه و الثناء افتادم، آن بزرگوار با یکی از اصحاب و یاران بسیار نزدیک خود در بازار قدم می زدند، آن دوست غیر مسلمی را حرامزاده خطاب کرد، حضرت برآشفتند که چرا دشنام دادی؟ پاسخ داد که او مسلمان نیست و مثل ما عقد نکاح ندارد که بر هم حلال باشند و نتیجه گرفت که آن نا مسلمان حرامزاده است ! امام (ع) فرمودند هر قومی برای خود آداب ازدواجی دارد و براساس آیین خود ازدواج می کنند و حرامزاده نیستند و بخاطر این دشنام امام با آن یار صمیمی تا آخر عمر قطع ارتباط فرمودند! حال بفرمایید تکلیف ما پیروان امام صادق(ع) با آقای دانشمند چیست؟ او که صدها بار و بر فراز منبر به صدها میلیون مسلمان حرامزاده گفته است ! با او چه باید کرد؟
اهل سنت با مناسک خود حج را بجا می آورند، اگر پیروی امام صادق(ع) هستیم، علی رغم اختلاف در وضو - که مقدمه واجب است - و علی رغم اختلاف در سجده گاه - که شرط واجب است و ما سجده بر ماکول و ملبوس و مفروش را جایز نمی دانیم و فقط بر زمین و آنچه از آن می روید سجده می کنیم – و علی رغم " آمین" بعد از حمد و تکتف که بدعت می دانیم، باز برای حفظ وحدت، نماز پشت سر اینان را مانند نماز پشت سر پیامبر(ص) می دانند. مگر ما در مکه و مدینه با شتاب خود را به حرمین شریفین نمی رسانیم تا فوز چنین جماعتی را از دست ندهیم، چه شده است که یک روحانی جوان به واسطه اختلاف در مناسک حج همه اهل سنت را حرامزاده می خواند و علماء و مراجع دم بر نمی آرند؟ این بذر تفرقه نیست؟
به محضر پدر رفتم و با ناراحتی مطالب شیخ مهدی دانشمند را به عرض رساندم،
معظم له فرمودند: " اینها جاهل اندو نمی فهمند"
و من عرض کردم: این کافی نیست، وقتی کسی از فراز منبر پیامبر به جمع کثیری دشنام و ناسزا می گوید، وحدت را نفی و بر آتش اختلافات دامن می زند، امنیت نظام را به خطر می اندازد، باید با او برخورد قاطع شود، او را حد زده و از خود برانید، او برای نظام خطرناک است، نه پالیزدار و دانشجوی سنندجی و پزشک جوان همدان – دکتر زهرا بنی یعقوب - و وبلاگ نویس بیچاره!
بر علماء، مراجع و مسئولین است که موضع خود را در برابر این سخنان موهن بیان کنند قبل از این که شکاف و اختلاف بیشتر شود، امام راحل(قدس سره) و رهبری تاکید بر حفظ وحدت در عین صیانت از اصول دین و مذهب دارند، لذا وحدت عدول از اعتقادات نیست، تظاهر به عدول هم فریب است نه وحدت، وحدت عبارت از تاکید بر مشترکات ، احترام متقابل و عدم اسائه ادب به باورهای یکدیگر است.
البته بحث علمی ،حوزوی و آکادمیک در مبانی اختلافی، بدور از تعصب و با حفظ احترام متقابل راه گشاست، برای تشکیل جلسات بحث و مناظره تلویزیونی ابتدا باید ظرفیت ها را بالا برد، ظرفیت مناظره کنندگان و بینندگان و مهمتر از همه علماء و مراجع عظام، دو طرف آنقدر متعصب اند که هر کدام روایت تاریخ کنند رگ های گردن دیگری ورم می کند، از سوی دیگر بینندگان متعصب اجازه بحث آزاد را نمی دهند و بیم آن می رود که در پس هر مناظره ای شهر و محله ای شلوغ شود، بدتر از همه چماق تکفیر و ارتداد علماست که چون شمشیر داموکلیس بر سر طرفین است، من در نوشته های خود بسیار و بسیار این چماق را حس می کنم و چه بسیار بغض فرو خورده از ترس این چماق دارم، شاید تعجب کنید، من سایه چماق تکفیر را حتی در خرید یک نوشابه حس کرده ام، تا یک قاب عکس و مبلمان ! دستشویی فرنگی کفر ابلیس است و.... دیگر بس است.
0 نظرات:
ارسال یک نظر