سلام سلام

از همه خوانندگان عزیز خواهش میکنم قبل از قضاوت در مورد مطالب تا آخرش رو بخونند.
نظر هم فراموش نشه.

۱۳۹۰ تیر ۵, یکشنبه

تابستان و حدیث مکرر سی ساله حجاب



 
تابستان و حدیث مکرر سی ساله حجاب

تابستان را با گرما و گرما را با حجاب  و حجاب را با خانم ها و خانم ها را با گشت ارشاد میتوان در یک نظر که نظر حلالی است  به صورت به هم پیوسته جستجو کرد. این اگر چه واقعیت تلخی است اما هست. ریشه این اتفاق هم یکی به مردسالاری جامعه باز میگردد و یکی هم به برداشت غلط از زن و حجاب و عفت. نمیتوان انکار کرد که در بین زنان مثل مردان کسانی هستند که هنجارشکنی میکنند. اصلا بالاتر از این. هم در بین زنان و هم در بین مردان جنایتکار وجود دارد. اما واقعیت این است که  هنجار شکنان و جنایتکاران مرد و زن را نمی شود از ظاهر و نوع لباس آنان شناخت. اتفاقا کسانی که به معیارهای عفت و التزامات رفتار خانوادگی پای بند نباشند، ویا حتی کسانی که از راه تن  ارتزاق میکنند، برای پیشرفت امور زندگیشان خیلی راحت تن به رعایت همه قوانین میدهند. و کمتر دچار تورهای گشت ارشادی میشوند. تجربه سی ساله نشان داده است که این نوع برخورد  و مبارزه فیزیکال با امر بدحجابی اثری ندارد. سه تابستان قبل اوج این تجربه بود. همه دستگاههای تبلیغاتی رسمی وهمه تریبونهای نماز جمعه به کمک دستگاههای انتظامی رفتند و مصرع مکرر هر بیت مصاحبه ها این بود که این یک طرح مقطعی نیست و یک طرح دائمی است. فشاری هم که با حضور گسترده گشت های ارشاد وارد آمد کم و یا بی نظیر بود. اما در متن جامعه چیزی تغییر نکرد. معمولا عرف جهانی بر این است که زمانی را برای پاسخ گرفتن به یک تجربه تعیین میکنند. اگر در آن فاصله زمانی این تجربه پاسخ نگیرد به دنبال راه حل های دیگر میروند.به نظر میرسد تجربه سی ساله فرصت زمانی کافی تلقی شود. اگر تجربه برخورد انتظامی سی ساله  به مسئله حجاب موفق نبوده است، باید معادله را عوض کرد حتی اگر این تغییر معادله مورد پسند نباشد.به خصوص اگر این نکته هم اضافه شود که نسل و افراد مخاطب این طرح پس از سی سال کسانی هستند که متولد بعد از انقلابند و یکسر شنونده تبلیغات بازدارنده رسانه های بعد انقلاب بوده اند  و محیط های اجتماعی مثل مدارس و دانشگاهها هم زیر پوشش رفتارهای رسمی حکومتی بوده اند و به طور حداکثری حجاب مورد توجه مسئولان بوده اند. وقتی طرح برخورد انتظامی با این حواشی اجتماعی عملا موفق نبوده است باید راههای دیگری را آزمود. در همان سه سال پیش که در مورد این طرح بحث فراوانی بود به شد بعضی خطیبان نماز جمعه و بعضی نوشته رسانه های رسمی کسانی را که راههای فرهنگی را برای این مسئله ارائه میکردند به باد استهزا و در مواردی استهزاء آغشته به تهدید میگرفتند. گویا قرار است گزینه برخورد انتظامی این بار قطعا پاسخ دهد و تکیه کنند گان بر گزینه راههای فرهنگی برای این معضل، خود از ابزار تشییع کنندگان فسادند. البته حرف آنان پر بیراه نبود. چون معنای روشهای فرهنگی هم در ذهن خیلی ها این بود که جزواتی منتشر کنند ودر آن نصیحت هایی بنویسند و در مبتکرانه ترین شیوه، جملات ادبی و شاعرانه جوان پسند پیدا نمایند و برای جوانها بنویسند و به صورت انبوه چاپ کنند و از طریق نهادهای مستقر در مراکز آموزشی و یا ودر سطح خیابان منتشر کنند تا جلو بد حجابی گرفته شود. البته این روش فرهنگی هم مثل روش برخوردهای انتظامی پاسخگو نیست. به اعتقاد من اصلا صورت مسئله روشن نیست تا پاسخ روشن باشد.انچه که به عنوان روشهای فرهنگی در نظر من هست، اصل شناخت موضوع است.  اولین نکته این است که باید باور کرد که بین بی عفتی و بی حجابی فرق زیادی هست. بی عفت با حجاب کم نداریم و باعفت بد حجاب نیز کم نیست.تا وقتی به هر کم حجابی به چشم بی عفت نگاه شودو مرزهای مبارزه با بی عفتی به مبارزه با بد حجابی سریان پیدا کند،  هم بدحجابان بد حجابتر میشوند و هم بی عفت ها پوشش خوبی برای گستردن حوزه خود پیدا خواهند کرد. نکته دیگری که باید مورد توجه حاکمیت به عنوان راه هنجار سازی عمومی قرارگیرد این است که ابرنامه ریزی باید برای همه اقشار جامعه باشد. این واقعیتها غیر قابل انکارند: جامعه ما جامعه جوانی است و نیازها و تفکر و نگاه جوان کاملا متفاوت است . یکی از خصوصیات جوانی که در همه جای دنیا یکسان است و هیچ روان شناسی نبوده که این خصوصیت را انکار کند این است که جوان میخواهد زیبا جلوه کند. ومهمتر از زیبائی این است که جوان از هر راهی به دنبال جلوه کردن و دیده شدن است. زیبائی، شیک پوشی، متفاوت پوشی، همه جزئی از شاکله شخصیت جوان و به خصوص زنان است. خیلی وقتها به جای مبارزه با هنجارشکنی ها با این ها که هنجار وجود یک جامعه جوان است، مبارزه میشود. و آخرین نکته اینکه تابستان فصل گرمی است.در هر جای دنیا از بهار، لباسهای تابستانی عرضه میکنند. خصوصیت این لباسها ، پناه بردن به خنکی در برابر گرمای طاقت فرسای ان است. البته بازار ایران هم بر اساس تقاضا، عرضه لباسهای تابستانی زنانه و مردانه را در بهار آغاز میکنند. اما در این میان، اینکه نیروهای بازدارنده فوری از گرما یاد خانم ها میفتند، البته که جالب توجه است.هنجار ها تابستانی و غیر تابستانی ندارد. حق گرما نخوردن در تابستان هم حق مردانه نیست.نباید لباس تابستانی را ناهنجاری دانست. همه اینها به این نکته بر میگردد که باید با بی عفتی و هنجار شکنی و نه نوع پوشش ، در جامعه مقابله شود و این مقابله هم همیشگی باشد تا جامعه احساس امنیت کند.راستی موضوع بحث تابستان بود. نه؟ قربان چشم های بادامی بروم که سرمان را از بحث بی حجابی در آورد.این هم بالاخره جزئی از مسائل تابستان هر ساله شده خوب.

0 نظرات: