سلام سلام

از همه خوانندگان عزیز خواهش میکنم قبل از قضاوت در مورد مطالب تا آخرش رو بخونند.
نظر هم فراموش نشه.

۱۳۹۰ تیر ۱۰, جمعه

صفحه شطرنج سوريه

صفحه شطرنج سوريه

منبع: آسيا تايمز، 28 آوريل 2011 (8 ارديبهشت 1390)



روزنامه دولتي تشرين در سوريه نوشت «عالي‌ترين حد آزادي امنيت سرزمين است» و با اين ديدگاه 48 سال است كه سوريه در شرايط قانون امنيت اضطراري به‌سر مي‌برد. طي اين 48 سال يك اليگارشي تجاري ـ نظامي فاميلي در سوريه ايجاد شده است؛ پديده‌اي كه به‌نام امنيت سرزمين با تانك به شهر درعا حمله كرد. بشار اسد اقداماتي براي خاموش‌كردن مخالفت‌ها انجام داد كه مؤثر نبود و درنهايت تصميم گرفت با اقدامات آل‌سعود در بحرين و به منظور جلوگيري از دموكراسي رقابت كند و معترضان سوريه را مانند آنچه در بحرين مي‌گذرد سركوب كنند. اين رقابت در ضديت با دموكراسي‌خواهي است.

تمام بازيگراني كه در قضيه عراق شركت داشتند سعي دارند سوريه را به جنگ داخلي درازمدت و خونبار سوق دهند و يا اين‌گونه وانمود كرده و پوشش خبري دهند. آنچه در سوريه ديده مي‌شود همه آن چيزي نيست كه از رخدادهاي آن مي‌توان دريافت، چرا كه در ذهن‌ها و قلب‌هاي مردم سوريه چيزهايي مي‌گذرد كه ديده نمي‌شود، مخالفان در سوريه سازمان‌يافته نيستند، ولي از بسياري جهات مي‌توان مانند مصر آن را انقلاب فقرا ناميد. به نظر مي‌رسد همزماني 5 عامل وضعيت جديد را در سوريه به‌وجود آورده كه عبارتند از: حذف يارانه‌ها و آزادكردن قيمت، سه برابر شدن قيمت گازوييل، افزايش قيمت موادغذايي، افزايش قيمت بين‌المللي مواد غذايي و خشكسالي و خشونت دولت بعث عليه مردم طي چند دهه حاكميت خود. درواقع از يك‌سو اقليت كوچك ثروتمند سني و دولت بعثي پليسي علوي و ازسوي ديگر نرخ بالاي بيكاري در پيدايي شورش‌ها مؤثر بوده است،‌ بنابراين طبقه متوسط و فقراي سوريه دست به دست هم داده‌اند و با اقليت علوي بعثي رويارو شده‌اند.

حاكميتي كه با مردم رو‌ در ‌رو شده داراي دو مؤلفه است: يكي اقليت نخبه تجاري سني و ديگري رژيم دولتي كه توسط رهبري حزب بعث اداره مي‌شود (رويارويي با مردم و طبقه متوسط). فقرا و طبقه متوسط در برابر حاكميت سوريه قرار گرفته‌اند.

حاكميت با نخستين اقدام اصلاحي خود سعي كرد گروه مهمي از مخالفان را كه از طبقات متوسط و فوق متوسط هستند فريب دهد. اما نكته مهم اين است كه اگر ميزان اعتراض‌ها به اندازه و گستردگي ميدان تحرير مصر نرسد، مخالفت‌هاي تدريجي، اقتصاد سوريه را فلج خواهد كرد.

معترضان سوريه سرسخت‌تر از جنبش اعتراضي در ايران هستند. اين مخالفان، اصلاحات از نوع بعث سوريه را قبول نداشته و حاضر به‌هيچ نوع گفت‌وگو و مذاكره‌اي بر سر آن نيستند، آنها تنها راه را تغيير بافت علوي همراه با فساد سوريه مي‌دانند.

درحالي‌كه برخي مخالفان صلح‌طلب هستند، اما برخي خود را با سلاح‌‌هاي سبك مجهز ساخته‌اند. اين اسلحه‌ها توسط كاميون از عراق به سوريه مي‌آمد كه البته دولت سوريه جلوي آن را گرفت.

ثروتمندان خليج‌فارس مايل هستند كه به شورشيان كمك كنند، ولي دولت‌هاي لبنان و تركيه خواهان سقوط حكومت بشار اسد نيستند. طبيعي است كه وضعيت آشفته سوريه به نفع فرقه‌هاي جهادي است. بعيد است كه سوريه مشمول منطقه پرواز ممنوع شود، سوريه نه مانند ليبي نفت دارد و نه بودجه فراوان.

خاندان آل‌خليفه دموكراسي‌خواهي ملت بحرين را سركوب مي‌كند و آن را به توطئه ايراني نسبت مي‌دهد و اسد اعتراض‌هاي مردم سوريه را بدون نام بردن از كشوري به خارج از سوريه نسبت مي‌‌دهد. اسد نمي‌خواهد با عربستان‌سعودي دشمني كند و نامي از آن ببرد، ولي واقعيت اين است كه عربستان از طريق شبكه سلفي در اعتراض‌هاي سوريه نقش دارد.

درعا در 130 كيلومتري جنوب دمشق و نزديك مرز اردن محل پرورش و زادگاه شاخه اخوان‌المسلمين اردن است. وهابي‌هاي سعودي روي اخوان‌‌‌‌المسلمين سوريه تأثير گذارده‌اند. گرچه خشكسالي و كم‌توجهي دمشق به درعا مؤثر بوده، ولي تحريك وهابي‌هاي سعودي و استفاده ابزاري از آنها مؤثرتر بوده است. پس از مخالفت عبدالحليم خدام و تبعيد او به فرانسه، ملك‌عبدالله با دادن 30 ميليون دلار او را با خود همراه كرد. خدام با ملك‌عبدالله و رفيق حريري نسبت قوم و خويشي دارد.

‌آل‌سعود مدت‌هاست كه از او و ديگر تبعيدي‌هاي سوريه عليه اسد استفاده مي‌كند. ضمن اين‌كه خدام گذرنامه سعودي دارد، پسرانش جمال و جهاد 3 ميليارد دلار در عربستان سرمايه‌گذاري كرده‌اند. هدف آشكار عربستان، خردكردن اتحاد و مقاومت حزب‌الله، دمشق و تهران عليه امريكا و اسراييل است و عربستان در اين خط‌مشي با اردن و امريكا و اسراييل اشتراك نظر دارد. افزون بر مخالفت‌هايي كه ريشه در خارج دارد، مخالفان قانونگرا نيز در سوريه كم نيستند، براي نمونه حزب كمونيست ده‌ها سال است كه با حكومت مخالف است و اكنون داراي قدرت كافي در بين مخالفان است.

جبهه پيشروها و مترقي‌ها هم حضور دارند و مانند اسراييل و امريكا از اين نگرانند كه اگر اسد ساقط شود سوريه به دام سلفي‌ها مي‌افتد و حوادثي مشابه ايران سال 1357 تكرار مي‌شود.

اتحاد عربستان و اسراييل در مورد ليبي و بحرين عملي شده، ولي در مورد سوريه اين‌گونه نيست. حزب‌الله لبنان مي‌گويد محالفان سوريه بخشي از ضد انقلاب امريكايي هستند كه از مدت‌ها پيش در اين باره برنامه‌ريزي كرده‌اند. به هر حال به نظر مي‌رسد آنچه در سوريه مي‌گذرد تركيبي از برنامه عربستان و خشونت چند دهه‌اي و سركوب رژيم پليسي بعث سوريه باشد. ازسوي ديگر پادشاه اردن نيز به نوبه خود سعي دارد خط‌مشي اسد را از ارزش انداخته، و بي‌اعتبار كند. پادشاه سعودي از غربي‌ها و اعراب خواسته كه در سوريه روي آلترناتيوي مركب از كردها و قبايل سوريه و طبقه متوسط شهري كه هم خط عربستان است، فكر كند.

غربي‌ها مي‌خواهند آنچه را در مصر از دست دادند در سوريه به‌دست ‌آورند. يك روزنامه سوري نوشت آنچه اسد توطئه خارجي مي‌داند جبران شكست غرب در مصر و سرپوش گذاشتن روي سركوب‌هاي آل‌سعود در عربستان و بحرين است. هدف اين است كه در سوريه آشفتگي استمرار يابد و به‌تدريج به عربستان نزديك شود و ازسوي ديگر نقش ايران در خاورميانه كمرنگ شود تا همزمان اتحاد تركيه وسوريه را تخريب كنند. تصادفي نيست كه همزمان با تضعيف محور دمشق ـ حزب‌الله ـ تهران، سعد حريري ـ كه پادوي عربستان است ـ ادبيات فرقه‌گرايانه (سني ـ شيعه) را تقويت مي‌كند. جريان بسيار خشمگين ضدشيعه سعي دارد از دست فشار اقليت ثروتمند سركوبگر علوي خلاصي يابد.

ازسويي اردوغان و احمد داود اوغلو در تلاش هستند كه يك بلوك اقتصادي مركب از تركيه، سوريه، لبنان و اردن درست  كنند كه سرمايه و تكنولوژي بالاي تركيه اين بلوك را تغذيه كند. با توجه به مسائلي كه در سوريه مي‌گذرد معلوم نيست سرنوشت اين بلوك اقتصادي چه خواهد شد.

سوريه براي لبنان، تركيه، ايران و... مهم است، ولي دخالت‌هاي مخرب عربستان حاكي از فرقه‌گرايي تشنه خوني است كه چون اپيدمي به سراسر خاورميانه تسري خواهد يافت و شروع آن از بحرين بود.

مصر جديد، هژموني امريكا و اسراييل را در منطقه تهديد كرد و بنابراين واشنگتن ترجيح مي‌دهد سوريه در ناآرامي باشد تا هژموني امريكا و اسراييل در منطقه بازسازي شود، بنابراين برقراري دموكراسي را در سوريه بايد فراموش كرد. با اين‌كه اسد با اسراييل قرارداد صلحي امضا مي‌كند، ولي فرانسه، انگليس و امريكا توجهي به آن نشان نمي‌دهند. اين به جبهه‌اي از پيشرو‌هاي سوريه بستگي دارد كه اعلام كنند آقاي جديد سوريه، سلفي‌هاي مورد حمايت عربستان هستند.

0 نظرات: