ظریفی میگفت: همین روزهاست که آقایان در تریبونها حاضر شوند و ادعا کنند که شناسایی جریان انحرافی از برکات قهر ۱۱ روزه احمدینژاد است!
چیزی از سخنان این دوست نگذشته بود که متن سخنان مجتبی ذوالنور در جمع جامعه مهندسین بر روی سایتهای خبری قرار گرفت که در مورد قهر ۱۱ روزهٔ احمدینژاد و اشتباه آنها در مورد انتخاب! او به قاعدهٔ دفع افسد به فاسد اشاره کرده و گفته بود ما هیچ گزینهٔ دیگری برای حمایت و انتخاب نداشتیم! ذوالنور همچنین در خصوص قهر احمدینژاد و تعطیل شدن سفرهای استانی به فقدان پایگاه اجتماعی و مردمی محمود احمدی نزاد و یارانش اعتراف کرده بود.
قابل درک است که کسانی چون آقای ذوالنور هنوز هم نخواهند بپذیرند که این بار«صید، صیاد را با خود برده است» و در این وضعیت که «موج سبز آگاهی» اجازهٔ حکمرانی آسوده به آنها نمیدهد، سعی کنند حساب خود را از محمود احمدینژاد و یارانش جدا کنند و حتی نگویند چرا نتوانسته بودند کاندیدای دیگری را غیر از آقای احمدینژاد به میدان بفرستند (و لابد از نظارت استصوابی رد نمیشد!).
اما آنچه سخنان این دوست نکته سنج را تداعی میکرد همین استدلالهای نماینده شناخته شده و سابق رهبری در سپاه است که کم مانده است قهر ۱۱ روزه را به نوعی از الطاف خفیه بداند!
براستی اگر احمدینژاد به این قهر ۱۱ روزه نمیرفت، دیگر کشور از چه برکاتی محروم میشد؟ چند نفر از مفسدان اقتصادی دستگیر نمیشدند و کدام خیل منحرفان قصر در میرفتند. راستی مسئولِ دولتی که غیبت ۱۱ روزهاش این گونه توانسته است، مبنای مبارزه وشناخت انحرافات شود آیا غیبت بیشتر و چندسالهاش بهتر نمینمود؟ یاد حکایتی از سعدی میافتم:
یکی از ملوک بیانصاف، پارسایی را پرسید: از عبادتها کدام فاضلتر؟
گفت: تو را خواب نیمروز، تا در آن یک نفس خلق را نیازاری.
ظـــالمی را خفتــــه دیــدم نیمــه روز گفتم این فتنه است، خوابش برده به
و آنکه خوابش بهتر از بیداری است آن چنـــان بـــد زنــــدگــانی مـــرده بــه
چیزی از سخنان این دوست نگذشته بود که متن سخنان مجتبی ذوالنور در جمع جامعه مهندسین بر روی سایتهای خبری قرار گرفت که در مورد قهر ۱۱ روزهٔ احمدینژاد و اشتباه آنها در مورد انتخاب! او به قاعدهٔ دفع افسد به فاسد اشاره کرده و گفته بود ما هیچ گزینهٔ دیگری برای حمایت و انتخاب نداشتیم! ذوالنور همچنین در خصوص قهر احمدینژاد و تعطیل شدن سفرهای استانی به فقدان پایگاه اجتماعی و مردمی محمود احمدی نزاد و یارانش اعتراف کرده بود.
قابل درک است که کسانی چون آقای ذوالنور هنوز هم نخواهند بپذیرند که این بار«صید، صیاد را با خود برده است» و در این وضعیت که «موج سبز آگاهی» اجازهٔ حکمرانی آسوده به آنها نمیدهد، سعی کنند حساب خود را از محمود احمدینژاد و یارانش جدا کنند و حتی نگویند چرا نتوانسته بودند کاندیدای دیگری را غیر از آقای احمدینژاد به میدان بفرستند (و لابد از نظارت استصوابی رد نمیشد!).
اما آنچه سخنان این دوست نکته سنج را تداعی میکرد همین استدلالهای نماینده شناخته شده و سابق رهبری در سپاه است که کم مانده است قهر ۱۱ روزه را به نوعی از الطاف خفیه بداند!
براستی اگر احمدینژاد به این قهر ۱۱ روزه نمیرفت، دیگر کشور از چه برکاتی محروم میشد؟ چند نفر از مفسدان اقتصادی دستگیر نمیشدند و کدام خیل منحرفان قصر در میرفتند. راستی مسئولِ دولتی که غیبت ۱۱ روزهاش این گونه توانسته است، مبنای مبارزه وشناخت انحرافات شود آیا غیبت بیشتر و چندسالهاش بهتر نمینمود؟ یاد حکایتی از سعدی میافتم:
یکی از ملوک بیانصاف، پارسایی را پرسید: از عبادتها کدام فاضلتر؟
گفت: تو را خواب نیمروز، تا در آن یک نفس خلق را نیازاری.
ظـــالمی را خفتــــه دیــدم نیمــه روز گفتم این فتنه است، خوابش برده به
و آنکه خوابش بهتر از بیداری است آن چنـــان بـــد زنــــدگــانی مـــرده بــه
0 نظرات:
ارسال یک نظر